موضوع این گفتگو تحول مفهومی و سازمانی ( سرمایه داری) در حدود چند قرن اخیر است. واژه سرمایه یا capital از یک ماخذ غیر عادی و از قرن سیزدهم شروع شد از کلمه لاتین capitale به معنی "سر" یا " راس " مشابه آنچه  در شمارش احشام به کار می رود. یعنی دارایی دارای قابلیت تحرک ، تحول این کلمه همزمان با تحول یک نظم جدید بوده که گویی طی چند قرن برای خود به دنبال یک نام و نشان بوده است. از زمان تالیف کتاب سرمایه مارکس بود که عبارت capitlist و capitalist  mode of  production رواج شایسته یافت زیرا او اولین کسی بود که این مفهوم را در چارچوب یک نظام خلق ارزش دارای معنی یافت و به این ترتیب به چند قرن سر درگمی مفهومی پایان داد ، یعنی نظام و سیستم و سازمان اقتصادی که در حال تسلط بر غرب اروپا و جهان بود نام خود را یافت از آن پس کلمه سرمایه داری نیز پیوسته در همین ارتباط به رویکرد های مختلفی اطلاق شد. همراه با این تحول ، مفهوم عدالت نیز دچار تحول شده است. از یونان قدیم به عنوان نبود ظلم ، شهروند قانونمند بودن ، در قرون وسطی به عنوان یک مسیحی مهربان بودن تا به امروز به معنی انصاف و مساوات در نظریه رالزوبعد از آن عدالت به معنی حقوق فرد و فضیلت جامعه. در زمان حال و در چارچوب مفهوم جدید و شمایل جدید خود سرمایه داری منجر به ایجادابر سازمان های اجتماعی ، سیاسی اقتصادی بسیار پیچیده شده که همراه این افزایش پیچیدگی مفهوم عدالت چنانکه می بایستی با این ساختار هم آوردی کند نیز تغییر کرده است. در کشور ما از خوانش مباحثی که در میدان عمومی گفتمان مطرح می شود ، به نظر می رسد در مورد هردو مفهوم سر در گمی هایی وجود دارد. هدف بحث حاضر موشکافی در مورد دو مفهوم سرمایه داری و عدالت از وجه تحول تاریخی آن در ارتباط با یکدیگر و در ارتباط با شرایط جهان امروز است.

تهران خیابان مطهری- بعد از میرزای شیرازی - پلاک 370